نصب | +۱۰ |
از ۰ رأی | ۰ |
دستهبندی | ابزارها |
حجم | ۳ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ |
نصب | +۱۰ |
از ۰ رأی | ۰ |
دستهبندی | ابزارها |
حجم | ۳ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ |
بچهها چگونه میتوانند قدر امکانات و مادیات زندگیشان را بدانند، چگونه میتوانیم نحوه تسلط بر خواستهها و نیازهایشان را به آنان بیاموزیم، و بچهها چگونه میتوانند آیندهنگری و دوراندیشی را بیاموزند؟»
از آنجایی که آرزوها و خواستههای بچهها پایانی ندارد، و از آنجایی که بودجه خانواده پایانی دارد، باید والدین، مربیان و دوستداران کودکان و نوجوانان بتوانند “ارزش پول” را با کمترین بحث و کشمکشی به بچهها بیاموزند شاید این موضوع، مشکل بسیاری از خانوادههای قشر متوسط و پائین جامعه باشد که نمیتوانند پاسخگوی تمام نیازها و خواستههای فرزندانشان باشند. به راستی یک کودک و یا یک نوجوان چگونه میتواند کنترلی بر تقاضاها و تمنیاتش داشته باشد و مسائل و مشکلات مالی خانواده را درک کند؟
در بخش علوم اقتصادی، آموزش مفاهیم مالی به کودکان و نوجوانان و تاثیرات آن بر سلامت اقتصاد خانواده و جامعه و در بخش علوم تربیتی، آموزش مفاهیم مالی به کودکان و نوجوانان و تاثیرات آن بر سلامت روانی خانواده و جامعه مورد پژوهش قرار میگیرد.
این است که بزرگسالان را به تولید فکر و اندیشه و جستجوی علمی برای یافتن استراتژی در زمینه مدیریت مالی آیندهسازان کشور و نقشآفرینی آنها در مسوولیتهای اقتصادی قرار واداریم و با بالا بردن سطح توانمندی در تمامی امور مالی برای زمان حال و آینده،آموزشهای کاربردی را دنبال کنیم.
کارشناسان امور مالی بر این باورند که، کودکان را میتوان از حدود ۵-۶ سالگی با «پول» و ارزش آن آشنا کرد و او را نسبت به ارزش اشیا و خدمات گوناگون افراد آگاه ساخت. به عبارت دیگر، خیلی زودتر از آن که بتوانند عمل جمع یا تقویق را انجام دهند، میتوانند به “ارزش پول” پی ببرند.
دکتر نیل گادفری (Godfrey Neal) (1994) یکی از محققینی است که در زمینه «کودکان و پول» مطالب بسیاری نگاشته است، از جمله در کتابی به نام «پول روی درخت نمیروید» (Money doesn t grow on trees) مینویسد: «کودکان از طریق آموزشهای والدین خود و انجام کارهایی در حد توانایی و فهمشان میتوانند به ارزش پول و رابطه آن با کار کردن پی ببرند و با استفاده از روشها و ابتکارات پدر و مادرشان در کنترل هزینهها و مخارج خانه با مدیریت مالی آنها آشنا شوند. اگر ما با بچهها همان گونه که هستند رفتار کنیم، همان گونه باقی خواهند ماند، اما اگر با آنها همان که میتوانند باشند، رفتار کنیم. خواهیم دید که چه زود مسیر پیشرفت و تعالی را پیدا می کنند» اما مسلم است که نقش افراد دیگر از جمله دوستان، معلمها، کادر آموزشی مدرسه،همکلاسیها، اقوام، رسانههای گروهی،محافل اجتماعی و… را در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت.
یکی از آموزشهای ضروری این است که کودکان و نوجوانان را با “ارزش پول” و ارتباط بین کار، درآمد و هزینه آشنا ساخت. افتتاح حساب پسانداز به اسم کودک یا نوجوان و سپردن مسئولیت افزایش آن به خودش میتواند حس آیندهنگری را در او تقویت کند. والدینی که در محیط خانواده در مورد روشهای فرار از پرداخت مالیات صحبت کنند و برخورد منطقی با آن نداشته باشند فرزندانی را به جامعه تحویل خواهند داد که از پرداخت مالیات سرباز میزنند. افراد جامعه در سنین بلوغ با خدمات بیمهای آشنا میشوند اما آموزش میتواند از همان دوران کودکی در حد فهم بچهها آغاز شود تا در سنین جوانی خود را با پدیده مالی جدید مواجه نبینند.
نتایج پژوهش هایی که پل لرمیت (Lermitte paul) (1999) در زمینه آموزش مفاهیم مالی بدست آورده است نشان میدهد که ، اگر والدین و مربیان نسبت به آموزش کودکان و نوجوانان در این باره قصور کنند، موجب ۶ اشتباه مهم تربیتی شدهاند که اثرات منفی آن را در آینده خواهند دید: ۱- وابستگی مالی ۲- رشد ارزشهای مخرب ۳- قرض گرفتنهای مکرر ۴- فقدان اعتماد به نفس ۵- بیتجربگی و عدم شناخت موفقیت ۶- تعارضات و اختلافات خانوادگی- که همگی این موارد رابطه مستقیم با سلامت روانی خانواده و جامعه دارد. Image
آموزش مسائل مالی به کودکان و نوجوانان شبیه آموزش دوچرخهسواری به آنان است: اگر همیشه کسی پشت زین دوچرخه را نگه دارد، کودک هیچ گاه نمیافتد ولی دوچرخهسواری هم یاد نخواهد گرفت. خانواده و نهادهای مسئول جامعه میتوانند از طریق رعایت اصول ساده آموزش روشهای مدیریت مالی، کودکان و نوجوانان آیندهنگر، مسئولیتپذیر و منضبط تربیت کنند.