سفر نامه ناصر خسرو
نکات پند آموز و داستان های ناصر خسرو در سفرنامه این نویسنده گرانمایه ایرانی ، گزارشی از یک سفر هفتساله
این سفر در ششم جمادیالثانی سال ۴۳۷ قمری (اول فروردین ۴۱۵ یزدگردی) از مرو آغاز شد و در جمادیالثانی سال ۴۴۴ قمری (اول فروردین ۴۱۶ یزگردی) با بازگشت به بلخ پایان پذیرفت. او از مرو به سرخس، نیشابور، جوین، بسطام، دامغان، سمنان، ری، قوهه و قزوین میرود و از راه بیل، قپان، خرزویل و خندان به شمیران میرسد.
از آنجا به سراب و سعیدآباد میرود و به تبریز میرسد. سپس از راه مرند، خوی، برکری، وان، وسطان، اخلاط، بطلیس، قلعهٔ قف انظر، جایگاه مسجد اویس قرنی، ارزن، میافارقین، به آمد در دیار بکر وارد میشود.
از آنجا با گذشتن از شهرهای شام (سوریه) از جمله حلب به بیروت، صیدا، صور و عکا میرود. سپس از راه حیفا به بیت المقدس میرسد. مسجدالاقصی در شهر بیت المقدس و در کنار مسجد قبه الصخره واقع میباشد.
ناصر خسرو از قدس به مکه و مدینه میرود و از راه شام به قدس باز میگردد و راه مصر را در پیش میگیرد. او از قاهره، اسکندریه و قیروان بازدید میکند و از راه دریا به زیارت مکه و مدینه میرود.
سپس از همان راه باز میگردد و از راه آبی نیل با کشتی به اسیوط، اخیم، قوص و آسوان (در مصر) میرود. او از برخی شهرهای سودان بازدید میکند و از راه دریای سرخ به جده و مکه میرود و شش ماه را در کنار خانهٔ خدا می ماند. از مکه به سوی لحسا و سپس بصره میرود و به عبادان (آبادان) میرسد. آنگاه به بندر مهروبان میرود و از آنجا به ارجان (در نزدیکی بهبهان) میرسد و به لردگان، خانلنجان و اصفهان وارد میشود. سپس از نایین، طبس، قاین میگذرد تا در پایان سفر به بلخ برسد.
ناصر خسرو در نگارش صاحب سبک است و اغلب با گفتن «من که ناصرم» به خود اشاره میکند و از عملی خاص یا چیزی که در جایی دیده سخن میگوید. از شواهد موجود در خود سفرنامه میتوان استنتاج کرد که آن را بعد از سفر از روی یادداشتهای میان راه نوشته است. با توصیف قصبات و شهرها با نثری نسبتأ ساده، اعتماد خواننده را جلب میکند. ناصر خسرو تلاش نمی کند با مهارتهای لفظی و بیانی خواننده را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه میکوشد با شرح دیدنیها و عجایبی که طی سفر مشاهده کرده است، چنین کند
کلمات کلیدی: ناصر خسرو . سفرنامه.رمان . توریست . مسافرت