نصب | <۱۰ |
From ۰ Rates | 0 |
Category | کتابها و مطبوعات |
Size | ۴۰ مگابایت |
Last Update | ۱۱ دی ۱۳۹۵ |
نصب | <۱۰ |
From ۰ Rates | 0 |
Category | کتابها و مطبوعات |
Size | ۴۰ مگابایت |
Last Update | ۱۱ دی ۱۳۹۵ |
خوش است آنچه هست پایانش خوش یا هرچه عاقبتش خیر است، خوب است یا هرچه پایانش نکو باشد نکوستنمایشنامهای کمدی اثر ویلیام شکسپیر است.
برترام کنت جوان روسیون فرانسه به همراه پاروله خدمتکار بدجنس خود قصر زادگاه خویش را ترک میکند تا به پاریس برود و در دربار شاه در مقام شوالیه خدمت کند. مادرش و پرستار او هلنای تا اندازهای زیبا ولی باتجربه که دختر ژرار دوناترون یکی از پزشکان خوب ناحیه روسیون است، در قصر باقیماندهاند. هلنا درطی چند سال اقامتش در قصر کنت روسیون سخت دلداده برترام گشته است؛ اما ازآنجاکه فرق بین مقام بزرگ کنت و مقام حقیر خود را میداند، امیدی برای این عشق بی فرجام نمیبیند و راز دل خود را در سینه مخفی نگاه داشتهاست. پس از آنکه برترام کاخ را ترک میکند، دل شکستگی و اندوه هلنا بیش از پیش میگردد. در یکی از لحظات اوج دلتنگی درد روح خود را برای کنتس مادر برترام بازمیگوید. کنتس به هلنا امید میدهد و او را تشویق میکند که به دنبال برترام به پاریس برود. کنتس به هلنا میگوید که شنیدهاست یک جای حساس بدن شاه فرانسه زخم ناسوری شدهاست که تمام پزشکان آن را زخمی درمان ناپذیر اعلام کردهاند؛ ولی اگر هلنا بتواند (با کمک فکری پدرش) زخم ناسور شاه را شفا دهد، شاید شاه در ازای این خدمت فرمان دهد برترام با او ازدواج کند. اخگرهای امید عشق در چهره پوشیده از اشک هلنا ظاهر میشوند...
توجه کنید که صوت و متن این داستان به زبان انگلیسی می باشد امیدوارم نهایت لذت رو از این داستان ببرید.